در واقع من دلم میخواست از اونایی باشم که وقتی نگرانن، ناراحتن یا عصبی‌ان هیچی از گلوشون پایین نمیره! ولی متاسفانه دقیقا از اونایی هستم که وقتی نگرانن، ناراحتن یا عصبی‌ان همش دلشون میخواد یه چیزی بخورن. یه صدایی هم ته ذهنشون میگه گور بابای رژیم و چاقی! :/

همسر میگه یه روزی تو آینده برمیگردی و این روزا رو نگا میکنی و میبینی همه‌چی ساده‌تر از چیزی که فکر میکردی حل شده.

اون روزی که شروع کردیم میدونستیم قرار نیست آسون باشه. الانم قرار نیست جا بزنم. فقط گاهی خسته میشم. گاهی دلم سنگین میشه. گاهی.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها